- عکس علی شادمان بازیگر سریال کیمیا + بیوگرافی علی شادمان
بیوگرافی علی شادمان تصاویر جدید علی شادمان تصاویر علی شادمان جدید ترین عکس های علی شادمان جدیدترین عکس علی شادمان عکس اینستاگرام علی شادمان عکس جدید علی شادمان عکس علی شادمان عکس های جدید علی شادمان علی شادمان معرفی علی شادمان
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
عکس علی شادمان بازیگر سریال کیمیا
عکس علی شادمان بازیگر سریال کیمیا + بیوگرافی علی شادمان
در این قسمت از جزقل عکس علی شادمان بازیگر سریال کیمیا + بیوگرافی علی شادمان را برای شما عزیزان قرار داده ایم.
محمدعلی شادمان (زاده: 1375 در ایلام) بازیگر نوجوان ایرانی اهل ایلام کردتبار است. علی کار بازیگری را از سال 1385 با بازی در فیلم میم مثل مادر آغاز و همچنین در فیلمهای سینمایی صد سال به این سال‌ها، زمانی برای دوست داشتن و کلانتری غیرانتفاعی و سریال سرزمین کهن به ایفای نقش پرداخته است. او در سال 92 در فیلم ساکن طبقه وسط به کارگردانی شهاب حسینی و در سال 90 در فیلم رویای سینما به کارگردانی علی شاه‌حاتمی ایفای نقش کرده است. وی در جشنواره‌های متعدد داخلی و خارجی شرکت داشته است و در سال 2011 نیز برنده جایزه بهترین بازیگر نوجوان جهان شد. علی شادمان در سریال کیمیا به کارگردانی جواد افشار نیز که در حال تولید است حضور دارد.
فیلم‌شناسی
یتیم‌خانه ایران (1393)
ساکن طبقه وسط (1392)
رویای سینما (1390)
کلانتری غیرانتفاعی (1387)
زمانی برای دوست داشتن (1386)
صد سال به این سال‌ها (1386)
میم مثل مادر (1385)
سرزمین کهن
جوایز
1386: بهترین بازیگر کودک برای فیلم میم مثل مادر در سی و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم رشد 1387:جایزه ویژه جشنواره سینه‌کید هلند برای فیلم زمانی برای دوست داشتن 1387: پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان برای فیلم زمانی برای دوست داشتن در بیست و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان 1390: پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان برای فیلم رویای سینما در بیست و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان
*** *** ***
مصاحبه با علی شادمان
بسمی تعالی
من یاسر قمی به همراه دوست عکاس خوبم آقای صفری درب منزل حاج علی شادمان از ایلام را زدیم
و پس ازگذر از یک حیاط که بوی پاییزش رنگ سرخ و زردچهره مادران غم دیده رابه خودگرفته بودعبورکردیم
،حاج مسعود پدرحاج علی با خوش آمدگویی ازما پذیرایی نمود وما پس از خوش وبش های دوستانه مان سوًالاتمان را ازحاج علی شروع کردیم.
ساعت20:10 بود وعلی آقا کنارمن نشسته وبه سؤالاتم جواب می داد.گاهی هم تلفنشان زنگ می زد وازشهرهای مختلف با ایشان صحبت می کردند.ـــ یاسرقمی:بیوگرافی خودتون رو برایمان بگین؟
علی بالبخندی ازمن پرسید بیوگرافی یعنی چه؟ منم گفتم شرح مختصری از وضعیت زندگی خودتو بگو …
من محمد علی شادمان یاعلی شادمان متولد 1375 ،کلاس پنجم دبستان یک خواهر کوچولو با نام آرینا خانم دارم پدر و مادرم هر دو فرهنگی هستند.
ـــ یاسرقمی:درزمینه ی بازیگری وتئاترچه کارهایی انجام داده ایدودرآینده چه کارهایی رابه شماداده اند؟
حاج علی: هیچ کاری،یعنی اصلاًنه تئاتر کار کرده ام ونه در زمینه ی بازیگری ،تا حالا 6 کارگردان به من پیشنهاد کار داده اندکه جوابم منفی بوده است
ـــ یاسر قمی:از چه رنگی خوشتان می آید؟چرا؟
ـــ حاج علی:آبی وزرد ،آبی چون رنگ آسموناست وزرد به خاطر خورشید
ـــ یاسر قمی:از چه فیلمی خوشتان می آیدوازچه فیلمی بدتان می آید؟
درحالی که حاج علی تو فکرفرورفته میگه:
حاج علی:از فیلم های کمدی خوشم می آید و از فیلم های عاطفی مثال میم مثل مادرغمگین می شوم
ـــ یاسر قمی:فیلم مورد علاقه تان چیه؟
حاج علی:(تو فکر فرو می رود اما بعد با لبخندی زیبا لبهای کوچکش را به هم می آورد و می گوید):ترمیناتور،ترمیناتور2 رو دیدم ولی بقیه شون را ندیدم میدونم که 1و3 هم جالبه
ـــ یاسر قمی : در آینده می خواهی چکاره شوی؟
حاج علی: من کلاٌ دوست دارم کسی به شوم که هر چی سیگار فروش و فقیر است را یکجا جمع کنم و دستشان را بگیرم وبه آنها کمک کنم
ـــ چقدر کتاب غیر درسی می خوانی؟ روزی یک ساعت ،گیاه شناسی ویک تابی نهایت جلو یش صفر دکتر شریعتی را مطالعه می کنم
ـــ از چه موسیقی خوشتان می آید؟
حاج علی: (در حالی که در داخل منزلشان با تلفن صحبت می کند رو به من می کندو می گوید): سنتی وکلاسیک
ـــ یاسر قمی:بیایم سراغ فیلم خودتان،داستان کلی نقش آفرینینان را در فیلم میم مثل مادر برایمان شرح دهید؟
حاج علی:حقیقتا ماجرا از اینجا شروع شدکه یکی از دوستان پدرم شب با ایشان تماس گرفت
که آقای ملاقلی پوربرای اکران فیلم مزرعه پدری به ایلام آمده اند از آنجایی که پدرم با ایشان
آشنایی قدیمی داشت داخل استخر آقای ملا قلی پور را ملاقات کردم بعد به منزل ما آمدند و
کار من با ویالون را دیدن وایشان گفتند که من جزء کاندیدا های ایشان شده ام فقط باید کار من
را ببینند و من با تمرین (معلولیت وزدن ویالون)از بین کاندیداهای ایشان انتخاب شدم و من با خواندن فیلمنامه ،از آن خوشم آمد و آنرا پسندیدم
ـــ یاسر قمی:آیا آقای ملا قلی پوراز شما عصبانی نمی شد؟حاج علی: (با تعجب به من خیره شد وگفت)عصبانی،نه نه!! جدی بودن ،سختگیر بودن
نیست،با کمال شادی وخنده با بازیگرانشان صحبت می کردند،اگر می دیدند بازیگرشان آن
صحنه را خوب ایفا نکردهبا جدیت نه با عصبانیت با ایشان رفتار می کرد
ـــ یاسر قمی: بهترین قسمت فیلم راجع به چه بودکه شما را هم تحت تا ثیر قرار داد؟حاج علی:همه ی صحنه های فیلم برای مادر بود وبهترین و جالبترین بازگشت سهیل بعد از 10 سال ودیدن پسر فلجش بود
ـــ اگر به شما بگویند مادر را دوست داری یا پدر،کدامیک را انتخاب می کنی؟چرا؟
حاج علی:هر دو را به یک اندازه دوست دارم وبین آنها هیچ فرقی نمی دانم
ـــ یاسر قمی :(هنوز سوالم را شروع نکرده بودم که پدر علی در حالی که تلفن همراه دستش بود از ما معذرت خواستند واز اتاق خارج شدند)بعد: برای بعضی ها این سوال است که آیا شما واقعاً فلج هستید؟
حاج علی: ( با خنده میگوید) : نه!!
ـــ یاسر قمی : به جزء بازیگری چه کارهایی دیگری انجام می دهی؟
حاج علی :ورزش ،کتاب خواندن و …
ـــ یاسر قمی :چقدر با رایانه کار می کنی؟ آیا در اینترنت هم گشت وگذری داری؟
حاج علی:خیلی کم واینترنت هم کار نمی کنم ، شاید از این به بعد…
ـــ یاسر قمی:اصلاً فکر می کردی که فیلمتان اینقدر بیننده داشته باشد؟
حاج علی:چون اولین کارم بود ،فکر نمی کردم اینطوری بشود و مردم را به سینما بکشا نم.
ـــ یاسر قمی:کدام بازیگر هم سن سال خودتان را از لحاظ نقش آفرینی می پسندی؟
حاج علی درحالی که فکرمیکنه ازمن می پرسه اون پسری که درفیلم میهمان مامان بازی میکنه اسمش کیه؟
آقایان علی جعفری وامیرمحمد همکاروهمراه عمو پورنگ
ـــ یاسرقمی :چقدر به سینماعلاقه مندی؟
حاج علی :بازیگری وسینما برای من تفنن هستند و بیشتر به درسم می پردازم
ـــ یاسر قمی:در مدرسه به چه دیدی نگاه می کنند ؟
حاج علی:همان دید دوستانه،که من خیلی دوست دارم
ـــ یاسر قمی:در یک جمله مادر را تعریف کن؟
حاج علی: یک کمی فکر میکند گویی که دنبال بهترین جمله دنیاست … بعد با لبخندی جواب میده:میم مثل مادر
ـــیاسر قمی:حاج علی،کی حاجی شدی؟
حاج علی:چهار سال پیش سفر عمره رفتم
ـــ یاسرقمی:از اینکه برای اولین بار به این سفر معنوی رفتی چه حسی داشتی؟
حاج علی:توانستم یک دری را برای خودم به سمت خدا باز کنم
ـــ یاسر قمی:در کجای فیلم کلافه شدی؟
حاج علی:همان صحنه ای که بعد از 10 سال آمدو…
ـــ یاسر قمی:بعد از چند ماه به خانه برگشتید ،آیا در این مدت برای خانواده تان تنگ نشد؟
حاج علی:بعد از دو ماه و نیم ،البته بعضی وقتها خونه سر می زدم.
ـــ یاسر قمی:با بازی در فیلم میم مثل مادر طرفداران زیادی پیدا کردی این را مدیون بازی خودتان هستید یا آقای ملاقلی پور؟
حاج علی:خوب معلومه آقای ملا قلی پور
ـــ یاسر قمی:اگر آقای ملا قلی پور از شما بخواهند در فیلم دیگری بازی کنید آیا جواب منفی می دهی یا مثبت؟
حاج علی:جواب مثبت می دهم.
ـــ یاسر قمی:اگر از شما بخواهند در فیلمی خارج از کشور بازی کنی آیا موافق هستی یا خیر:
حاج علی:اگر زمستان باشد خیر ولی اگرتابستان باشد موافقم،چون تابستان فصل تعطیلی مدارس است ومن فرصت بیشتری دارم
ـــ یاسر قمی:آیا اتفاق افتاده که در سر صحنه فیلمبرداری قهر کنی؟
حاج علی:با تعجب،قهر کنم!،نه!
ـــ یاسر قمی:از کدام تیم فوتبال وکدام بازیکن خوشتان می آید؟
حاج علی:اصلاً فوتبال دوست ندارم.
ـــ یاسر قمی:ورزش مورد علاقه شما چیست؟
حاج علی:شنا،
ـــ یاسر قمی:آیا دوست داری که در صدا سیما ی استان ایلام یا استان دیگری نقش آفرینی کنی؟
حاج علی:خیرــ دوست ندارم.
ـــ یاسر قمی:چه صحبتی برای دوستان اینترنتی داری؟
حاج علی:اونایی که پسرند مثل سعید باشند و اونایی که دخترند و دارن مادر میشن مثل سپیده
ـــ یاسر قمی:چه صحبتی برای هم دوستان وهم سن وسالهای خودت داری؟
حاج علی: به درسشان بچسبند و مواظب دوستی ها یشان باشند
ـــ یاسر قمی:بزرگترین آرزویت چیه؟
حاج علی: ظهور آقا امام زمان (عج) وسلامتی همه ی مادرها ومردم دنیا
ـــ یاسر قمی:آخرین کلام و جمله ای را که برای تمام دنیا داری چیه؟
حاج علی:(فوراً رفت داخل یکی از اتاقها یشان و با کتاب نهج البلاغه بر گشت و گفت:
(قلب کتاب چشم است آنگه چشم بنگرد در قلب نشیند) (حکمت409)
خوب ساعت 22:30 شده وعلی آقا هنوز شام نخورده ما هم برای اینکه زیاد مزاحمش نشویم
با گرفتن چند قطعه عکس از او خداحافظی می کنیم،اومارا بدرقه کرد،نگاه آخری که به چهره اش انداختم طوری به من زل زده بود که فهمیدن در قلبش چه میگذرد! آری فهمیدم که با خودش می گوید اینها هم رفتند شاید من هم فراموش شوم. مملکت ما ایران دارای
استعدادهای بزرگی است که برای شکوفایی و رشد نیازمند یاری شما بزرگان می باشند. اگر
عشق و محبت دو بال برای یک پرنده باشند،حتماً نیازمند چشمان زیبایی هستند که آن دو بال
را محافظت کنند، نمی دانم چرا؟؟! فقط می توانم بگویم… اگر …
*** *** ***
عکس های جدید علی شادمان
عکس های جدید علی شادمان
عکس های جدید علی شادمان
عکس های جدید علی شادمان
عکس های اینستاگرام علی شادمان
عکس های جدید علی شادمان
عکس های اینستاگرام جدید علی شادمان
عکس های جدیدعلی شادمان
